
باشگاه خبرنگاران جوان ؛ سارا بابایی - در لرستان، عاشورا تنها یک روز تقویمی نیست؛ روایت خون و خاک است، حماسهای که در هر کوچهاش پژواک ناله یا حسین شنیده میشود و در ضرب آهنگ سنج و طبل هایش، گویی کربلا دوباره زنده میشود.
عاشورا، آن فصل سرخ از تاریخ، در لرستان طنین دیگری دارد. سرزمینی کوه نشین، پرشکوه و پرافتخار که مردمانش از دل تاریخ برخاسته اند با رگ هایی پر از غیرت، دلها یی پر از معرفت و دستانی که هنوز بوی خاک تفتیدهی دشت کربلا را با خود دارند.
در لرستان، آیین عاشورا تنها یک رسم مذهبی نیست، آیینهای است از هویت و همدلی. مردم این دیار، با هر تپش دل، حسین را زمزمه میکنند. گویی تاریخ در اینجا متوقف شده تا مرثیهخوانی پیرمردی در کنار علم، صدای مادران عزادار در پستوهای حسینیه، و قدمهای جوانانی با پای برهنه در خیابانهای خرمآباد، دورود یا بروجرد، همه و همه آوای یک حقیقت جاودان باشد: ما هنوز با حسینیم.
لرها، در عزای حسین، گونهای خاص از عشق را روایت میکنند. از عزاداریهای سحرگاهی با نوای دلانگیز سرنا و دهل، تا علمگردانی که قامت مردانش را خم میکند اما دلشان را به عرش میبرد. این علمها، نه فقط پارچههایی سیاه و سرخ، که پرچمهای یک قرن حماسهاند؛ حامل اشکهای اجدادی که با حسین در کربلا گریستند و تا امروز آن اشکها را نسل به نسل بر دوش کشیدهاند.
در این ایام، کوچههای لرستان رنگی از کربلا میگیرند. بر دیوارها نقوشی از شجاعت، بر آسمان صدایی از ناله، و در دلها شعلهای که هیچگاه خاموش نشده است. مادران لر، در سینیهای نذریشان، تنها غذا تقسیم نمی کنند؛ بخشی از دلشان را پیشکش میکنند به عزای طفل ششماههی عاشورا.
عاشورا در لرستان یعنی حماسهای همزاد کوهها، ساکن در ریشههای بلوط، جاری در رودخانههای خروشان، و زنده در نفسهای سوگوار مردمی که به رسم وفا، هر سال محرم را با اشک آغاز میکنند و با معرفت به پایان می رسانند.
این دلدادگی تنها یک رسم نیست؛ وصالی ابدی است با حقیقتی که هرگز کهنه نمیشود. حسین برای لرستان نه فقط امام شهید است، که مراد جان است، چراغ راه است، و نامی است که در هر خانه، بر هر دیوار، و در هر قلب حک شده است.
و باز عاشورا میرسد، و دوباره کوههای زاگرس در سوگ فرو میروند، و لرستان، این تبار سربلند عشق و غیرت، در هیاهوی طبل و سنج، باز مینویسد روایتی دیگر از عشق بیپایان به حسین، روایتی که نه در کتابها که در خون مردمش حک شده است...